طوفانی که با شدت خود را به تنهی درخت میکوبد، و شاخههایش را دیوانهوار تکان میدهد.
برگی خشکیده، که خسته از هیاهوی باد، از شاخه رها میشود.
طوفان، او را بیرحمانه هل میدهد و با خود میبرد.
در سرزمینی دوردست، بالاخره به زمین میرسد.
در سکوت
در سکوت
در آرامش
***
انعکاس نور طلایی خورشید در نقشهای ریز و زیبای برگ، او را شگفتانگیز مینمایاند.
قطراتِ ریز باران، میکوشند تا در مویرگهای ریزش نفوذ کنند، و او را حیاتی نو بخشند.
رنگینکمان، مهربانانه لبههای تیز برگ را نوازش میکند.
برگ خشکیده است…